تلاش و امید



موزه مقدم دانشگاه تهران یا به عبارتی خانه مقدم از جمله خانه‌های مجلل دوران قاجار، متعلق به یکی از درباریان آن دوران به نام محمد تقی خان احتساب الملک، است. احتساب الملک دارای دو پسر به نام‌های حسن و محسن بود که برای ادامه تحصیل به اروپا رفتند. حسن در فعالیت‌های ادبی، ی و اجتماعی حضور فعالی داشت و در جوانی فوت کرد. از او نمایشنامه بسیار معروف «جعفرخان از فرنگ آمده» به جا مانده است.

خانه مقدم

برادر کوچکتر، محسن، پس از اتمام تحصیلات خود در رشته‌های نقاشی، تاریخ هنر و باستان‌شناسی در سال ۱۳۱۵ ه.ش به ایران بازگشت و به همراه همسر فرانسوی خود «سُلما» در خانه پدری ـ محل کنونی موزه مقدم ـ ساکن شدند و در کنار فعالیت‌های علمی به گردآوری آثار و اشیاء تاریخی و فرهنگی پرداختند.


moghaddam-house-museum

استاد مقدم بسیاری از آثار ارزشمند جمع آوری شده مانند کاشی، قطعات سنگی تراشیده شده و غیره را با الهام از فضاهای سنتی ـ تاریخی به نحو چشمگیری در جایجای این عمارت قدیمی نصب و برخی دیگر مانند کلکسیون پارچه، چپق و قلیان، سفالینه، شیشه، تابلو نقاشی، مسکوکات، مهرها و اسناد تاریخی و غیره را با نظم و ترتیب خاصی در خانه پدری نگهداری کرد.

استاد مقدم از بنیان‌گذاران دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و استاد ممتاز این دانشگاه بود. نشان دانشگاه تهران را که با الهام از تاریخ و فرهنگ کهن ایران طراحی کرده‌ است. او اولین ایرانی است که به دریافت نشان لژیون دو نور با درجه «اوفیسیه» از طرف شارل دو گل رئیس‌جمهور فرانسه مفتخر شده‌ است. در سال ۱۳۵۱ ه.ش، زنده یاد استاد مقدم با توجه به علاقه وافرش به علم، تاریخ و هنر، خانه پدری خود را به همراه آثار نفیس گردآوری شده وقف دانشگاه تهران نمود. استاد محسن مقدم در سال ۱۳۶۶ ه.ش دارفانی را وداع گفت و پس از مرگ همسر ایشان در سال ۱۳۶۹ ه.ش، تولیت موزه مقدم در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار گرفت.

موقعیت جغرافیایی و مسیرهای دسترسی

 

موزه مقدم در تهران، خیابان امام خمینی، بعد از خیابانشیخ هادی، جنب بانک ملت، پلاک ۲۵۱ قرار دارد. اگر قصد سفر با مترو به این موزه را دارید می‌توانید از ایستگاه‌های حسن‌آباد و دانشگاه امام علی (ع) استفاده کنید.

این موزه بین این دو ایستگاه مترو قرار دارد و با حدود پنج دقیقه پیاده‌روی به آنجا می‌رسید. وقتی در این محل قدم می‌زنید، اگر از قبل از محل این موزه آگاه نباشید اصلا فکر نمی‌کنید چنین بنایی در این محل وجود دارد. همه ساختمان‌های اطراف آن از معماری معمولی و نسبتا جدیدی برخوردار هستند، اما به درب ورودی موزه که می‌رسید همه چیز عوض می‌شود.

 

اولین چیزی که توجه شما را در این خانه جلب خواهد کرد حوض و شمعدانی و استفاده بسیار زیاد و مناسب و زیبا از رنگٰ‌های شاد مانند فیروزه‌ای، آبی آسمانی و بنفش است. ورودی موزه برای هر نفر ایرانی ۳۰۰۰ تومان است که با ارائه کارت دانشجویی می‌توانید از تخفیف هم بهره‌مند شوید.

معماری موزه مقدم

معماری ایرانی با رعایت اصول ساخت باغ ایرانی در این خانه به خوبی به چشم می‌آید. این خانه محل ست خاندان محمدتقی خان احتساب الملک از صاحب‌منصبان مشهور دربار قاجار بوده است. سپس این خانه در اختیار دکتر محسن مقدم، استاد باستان‌شناسی دانشگاه تهران و همسر فرانسوی‌اش سلما، قرار می‌گیرد.

moghaddam-house-museum

این زوج باذوق که قدر آثار تاریخی و هنری کشورمان را به خوبی می‌دانستند شروع به جمع‌آوری آثار با ارزشی از سراسر کشورمان می‌کنند که در گزارشی مفصل به آنها خواهیم پرداخت.

moghaddam-house-museum

گل‌کاری و فضاسازی انجام شده با گیاهان حال و هوای بسیار خوشی برای گردشگران فراهم می‌آورد.

moghaddam-house-museum

در قسمت غربی این خانه ساختمان اربابی (برج) واقع شده است که استاد مقدم به همراه یکی از شاگردان در دانشکده هنرهای زیبا، دکتر ابوالقاسمی، در سال ۱۳۴۵ ساخته‌اند. این ساختمان با کاشی‌هایی از دوران قاجار تزیین و بخش‌هایی از هنرهای ایرانی در آن به نمایش گذاشته شده است.

moghaddam-house-musuem

در قسمت شمالی این ساختمان یک ایوان با چند طاق و ستون زیبا ساخته شده که مزین به کاشی‌هایی از دوران زندیه و قاجار  است. در وسط این ایوان حوضچه‌ای از جنس مرمر قرار دارد که از حمام فتحعلی شاه به اینجا منتقل شده و آبی که از آن جاری می‌شود توسط یک جوی باریک به داخل یک استخر می‌ریزد.

moghaddam-house-musuem

دکتر مقدم این استخر را پس از سفر به اسپانیا و الگوبرداری از  استخر و آب‌نماهای باغ الحمراء (باغی به جای مانده از دوران صدر اسلام اسپانیا) ساخته است که در اطراف آن چند فواره قدیمی هم آب را به داخل استخر می‌پاشند.

 

حیاط اندرونی و بیرونی با یک دیوار به نام دیوار تجدد از هم جدا شده است. 

 

این دیوار از چند ستون با طاق‌های کاشی‌کاری شده ساخته شده است. پایه این ستون‌ها حجاری شده و یادآور ستون‌های کاخ چهلستون اصفهان است.

 

پایه ستون‌ها هنگام تخریب کاخ خواهر ناصرالدین‌شاه به این خانه منتقل شدند و نمایی زیبا با ستون‌های فیروزه‌ای ایجاد کرده‌اند. کار طراحی و ساخت این دیوار زیبا را استاد هوشنگ سیحون بر عهده داشته است.

moghaddam-house-museum

در قسمت شمالی حیاط اندرونی ایوان زیبایی قرار دارد که از چهار ستون با سرستون‌هایی با گچ‌بری کرنتی تشکیل شده است.

 

کار تزیینات این ایوان را هم دکتر مقدم به زیبایی هرچه تمام‌تر انجام داده است.

moghaddam-house-museum

از طریق دو راه پله مارپیچ می‌توان به ایوان بزرگ دسترسی پیدا کرد.

 

قسمت بعدی خانه حیاط اندرونی است که استاد مقدم و همسرش با الهام گرفتن از طرح فرش ایرانی آن را طراحی کرده‌اند.


moghaddam-house-museum

یک حوض و آبنمای زیبا در وسط آن قرار دارد و در چهار طرف آن باغچه‌هایی گل‌کاری شده تدارک دیده شده است.

moghaddam-house-museum

دکتر مقدم به زیبایی دیوار این حیاط را با کاشی و ظروف قاجاری تزیین کرده و در وسط این دیوار هم یک طاق‌نمای زیبا با کاشی‌های آبی رنگ ساخته است.

 

کافه موزه مقدم 

این خانه لقب زیباترین و باارزش‌ترین خانه جهان را از دید بسیاری از نویسندگان و بازدیدکنندگان گرفته است. در طراحی و ساخت این خانه به اصول معماری ایرانی مانند حوض ایرانی‌، شیشه رنگی ایرانی و اصول فضاسازی باغ ایرانی توجه شده است.

 

شیشه رنگی ایرانی در ساختمان برج

نیم نگاهی هم به معماری و فضاسازی کشورهای دیگر صورت گرفته است. برای مثال دکتر مقدم و همسرش یک باغچه ژاپنی در حیاط بیرونی ساخته‌اند.

moghaddam-house-museum

حوض ژاپنی حیاط بیرونی

به شما توصیه می‌کنیم اگر قصد گردشگری در تهران را دارید حتما به این خانه زیبا سر بزنید و زیبایی و محیط بی‌نظیر آن را از نزدیک ببینید.


خانه موزه دکتر حسابی مربوط به دوره پهلوی اول یعنی رضا شاه است که بیش از 80 سال قدمت دارد. اگر به میدان تجریش بروید و به دنبال خیابان مقصود بیگی بگردید، در خیابان دکتر حسابی، ساختمانی نظر شما را به خود جلب می کند که تمام دیوار هایش از عکس ها و نوشته های چاپ شده بر روی دیوار ها پوشیده است و وجود درب هایی سبز رنگ که آرامش نهفته در آن فضا را چند برابر می کند. در چهار راهی در خیابان فرشته که به نام دکتر حسابی نام گذاری شده است این بنا را می بینید. شاید در نگاه اول فکرش را هم نکنید که در پشت این دیوار ها چه چیزی در انتظار تان است  اما با ورود به آن جا همه چیز رنگی دیگر دارد از جنس آرامش.

خانه موزه دکتر حسابی

این بنا به دست چه کسی ساخته شد؟

این بنا قدمتی 80 تا 100 ساله دارد و در اوایل سال های 1300 شمسی به دست معماری روس به نام ویکتور ساخته شده است که مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول است و میانگین ساخت آن تا سال 1310 شمسی ادامه داشته است. ساختمان هایی مانند کارگاه ها و آزمایشگاه ها بعد ها به دست دکتر حسابی و نقشه آن ها توسط خود ایشان طرای شده است. دکتر حسابی در 40 سال پایان عمر شان در این خانه زندگی می کرده اند. به همین دلیل فضاهایی مانند کارگاه و آزمایشگاه را طراحی کرده اند تا در فضایی که ست داشته اند همچنین، فضایی برای انجام امور کاری شان وجود داشته باشد.

خانه موزه دکتر حسابی

معماری این بنا در گذشته چگونه بوده است؟ 

معماری خانه موزه دکتر حسابی در ابتدای سال هایی که ساخته شده بود مختص به یک فضا آن هم ساختمانی برای ست بوده است اما بعد ها کم کم ساختمان های دیگر به این فضا اضافه شده است. این تغییرات پس از سال هایی که دکتر حسابی در این فضا ست داشتند صورت می گیرد و امروز هم برخی از فضا ها در حال بازسازی و همچنین در حال ساخت هستند. به دلیل اینکه زیر بنای این مکان 4000متر است، به جز فضایی که به باغ اختصاص دارد، فضا های بسیار بزرگی وجود دارد که می توان در آن به ساخت بنا پرداخت.

خانه موزه دکتر حسابی

در طی سال های مختلف ساختمان هایی ساخته شده است که هر کدام با کاربری مشخصی ایجاد شده است. کل بنا در سه طبقه طراحی شده است که نشست های کاری و نیاز بنیاد علمی و فرهنگی بوده است. به همین دلیل آقای دکتر حسابی تصمیم به طراحی این فضا ها می گیرند. کتابخانه در طبقه دوم و کارگاه ها و آزمایشگاه ها در طبقه سوم قرار دارند. فضایی که امروزه به موزه دکتر حسابی معروف است و برای بازدید عموم آزاد است، در طبقه سوم این مجموعه قرار گرفته است.

خانه موزه دکتر حسابی

موزه ای بسیار دیدنی از تمامی وسایل شخصی آقای دکتر حسابی اعم از لباس ها، عینک ها، ساعت ها و دیگر وسایل شان و همچنین مدارک و لوح های تقدیر از کشور های مختلف که در یافت کرده اند، موجود است و همچنین آقای دکتر حسابی به دلیل علاقه شان به پرندگان و نگهداری انواع گونه آن ها، فضایی را در باغ منزل شان در میان حیاط طراحی کرده اند که برای نگهداری از آن پرندگان است و وجود حوض زیبایی که بر روی آن گل های نیلوفر وجود دارد این زیبایی را چند برایر کرده است.

خانه موزه دکتر حسابی

با ورود به فضای حیاط خانه موزه دکتر حسابی گویی هیچ هیاهویی در بیرون از این در وجود ندارد. آنقدر صدای این پرندگان گوش نواز است که آرامش در آن موج می زند. بعد از سال 1371 که آقای دکتر حسابی چشم از جهان بستند و خانه ایشان به موزه برای عموم تبدیل شد و در طبقه دوم بنا فضایی را به عنوان فروشگاه لوازم فرهنگی در نظر گرفته اند که در آن به فروش مجسمه آقای دکتر حسابی، کارت پستال و کتاب استاد عشق” به نوشته فرزند ایشان آقای ایرج حسابی که جمع آوری و تالیف کرده اند به فروش می رسد.

خانه موزه دکتر حسابی

کاربری امروز خانه دکتر حسابی چیست؟

به دلیل وجود چندین ساختمان در این مجموعه کاربری هر ساختمان با ساختمانی دیگر متفاوت است، اما در حال حاضر ساختمانی که در گذشته آقای دکتر حسابی در آن ست داشتند، محل ست فرزند ایشان آقای ایرج حسابی است و دیگر فضاها مانند ساختمان موزه، ساختمان کتابخانه، ساختمان هایی مانند کارگاه ها و آزمایشگاه ها همانطور که در ابتدای مطلب معرفی شده برای بازدید عموم آزاد است. در واقع هر ساختمان با دیگری فرق می کند، اما اگر ساختمان اصلی بنا را در نظر بگیریم مانند گذشته است و کاربری آن تغییر نداشته است و در حال حاضر بازدید از این فضای ست برای عموم آزاد نیست. اگر از تغییر کابری آن بخواهیم بگوییم، تبدیل آن از منزل شخصی در زمان حیات ایشان به موزه فعلی است.

خانه موزه دکتر حسابی

مالک امروز خانه موزه دکتر حسابی چه کسی است؟

مالک اول این بنا پدر دکتر حسابی بوده است که پس از سال ها این خانه را به فرزند شان دکتر محمود حسابی می دهند و پس از مرگ ایشان در سال 1371، فرزند دکتر حسابی یعنی آقای ایرج حسابی در آن ست دارند و مالک خانه موزه دکتر حسابی هستند.

خانه موزه دکتر حسابی

کلام آخر…

خانه موزه دکتر حسابی از آن مکان هایی است که باید برای دیدنش وقتی را بگذارید و چه از این بهتر که در این هوای خوب بهاری این بازدید صورت نگیرد. فضایی آکنده از حس سر زندگی و پویایی که جانی دوباره به افکار تان می دهد. باغی زیبا که با ورود به آن تمامی اصوات نا هنجار از بین می رود و تمام آنچه می شنوید صدای پرندگان خوش صدای این باغ است. دیدن این موزه را از دست ندهید.

 

شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران در راستای انجام بخشی از رسالت فرهنگی خویش و با تأکید بر حضور یاد و جایگاه الگوهای فرهنگی جامعه‌ اسلامی و ایرانی، درصدد مرمت سرا های مشاهیر این فرهنگ است.

 

اختصاص فضای مسی و محیط زندگی مشاهیری که در تهران زیسته‌اند به «یادخانه» هایی با نام خود این بزرگان، و ایجاد موزه‌ای از آثار و یادگارهای ایشان، همراه با فضایی که اهل هنر و فضل و فرهنگ امروز نیز، گه گاه در آن گرد آیند و نشستی و دیداری و سخنی داشته‌ باشند و یا ایجاد بنیادی برای حفظ و انتشار آثار بازمانده از صاحب سرا، از جمله اهداف این سازمان است.

خانه موزه شهید بهشتی

 

خانه شهید آیت الله محمد بهشتی خانه ای است دو طبقه که اوایل سال 1390 به دستور شهردار محترم تهران خریداری و در دستور کار تغییر کاربری به موزه، با هدف آشنایی هر چه بیشتر با شخصیت و اندیشه های شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی قرار گرفت. این موزه در برگیرنده یادگارهایی از آن شهید و یادآوری هایی از روزهای انقلاب و شخصیت های آن دوران است.

خانه موزه شهید بهشتی

فضای موزه در طبقه همکف

در بخش همکف موزه، فضای شورای انقلاب اسلامی بازسازی شده است و به ایجاد حس فضایی شورا که به فرمان حضرت امام خمینی با همکاری آقایان مرتضی مطهری، محمد جواد باهنر، محمد رضا مهدوی کنی، سید عبدالکریم اردبیلی و چند تن دیگر از بزرگان تشکیل می شد، پرداخته شده است.

در این بخش هم چنین کتابخانه شخصی ایشان با محتوای قرآنی، دینی، فلسفه و اخلاق، جامعه شناسی و حتی فیزیک و زیست شناسی و علوم تجربی احیا گردیده است. در ادامه ی این فضا، ورود به گالری تصاویر را داریم که شامل تصاویر حزب جمهوری اسلامی، سفر به پاریس، دستگیری و بازداشت توسط ساواک، سفر به ترکیه، لبنان و سوریه، سفر به هامبورگ و تأسیس مرکز تحقیقات اسلامی، تأسیس دبیرستان دین و دانش، جلسات گفتار ماه، مدرسه حجتیه، مدرسه صدر، تولد و شجره نامه ای است که اصالت آن تا امام زین العابدین می رسد.

خانه موزه شهید بهشتی
خانه موزه شهید بهشتی

فضای پژوهشکده و نشر اندیشه ها در طبقه اول

این بخش از موزه، دارای بانک اطلاعاتی جامع، از رومه ها، اعلامیه ها، اسناد محرمانه و . می باشد. هم چنین کتابخانه ای جامع و مفصل از کتاب های شخصی ایشان و مقالات و کتاب های تدوین و تألیف شده توسط ایشان را شامل می شود. مجموعه ای از تصاویر و فضای کوچک زیر زمین، فضای حیاط با همان محبوبه های شب، رازقی ها و گل های محمدی فضای این بخش را تکمیل نموده است.

خانه موزه شهید بهشتی

پتانسیل های موزه سرا

موزه سرای شهید بهشتی از پتانسیل های ویژه ای برخوردار است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد.

- سالن اجتماعات سرپوشیده 12 نفره با تجهیزات حرفه ای

- فضای پژوهشکده با امکانات سمعی و بصری

- فضای مباحثه با امکان دسترسی به سرشاخه های اطلاعاتی

- فضای خدماتی با امکان ملاقات های آزاد

- فضای گردهمایی روباز 50 نفره در حیاط

 

جهت بازدید از موزه می توانید به آدرس: خیابان شریعتی، خیابان شهید دستجردی، کوچه صبر، خیابان شهید مطهری، کوچه شهید بهشتی، شماره 12، خانه موزه شهید آیت الله محمد بهشتی مراجعه نمایید.

جهت ارتباط با موزه و هماهنگی بازدید می توانید با شماره های زیر تماس حاصل نمایید.

تلفن: 22263500 و

سرای شهید بهشتی از پتانسیل های ویژه ای برخوردار است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد.

- سالن اجتماعات سرپوشیده 12 نفره با تجهیزات حرفه ای

- فضای پژوهشکده با امکانات سمعی و بصری

- فضای مباحثه با امکان دسترسی به سرشاخه های اطلاعاتی

- فضای خدماتی با امکان ملاقات های آزاد

- فضای گردهمایی روباز 50 نفره در حیاط

 

جهت بازدید از موزه می توانید به آدرس: خیابان شریعتی، خیابان شهید دستجردی، کوچه صبر، خیابان شهید مطهری، کوچه شهید بهشتی، شماره 12، خانه موزه شهید آیت الله محمد بهشتی مراجعه نمایید.

جهت ارتباط با موزه و هماهنگی بازدید می توانید با شماره های زیر تماس حاصل نمایید.

تلفن: 22263500 و


موزه خصوصی بشرویه که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷ افتتاح شده است، نخستین موزه خصوصی ایران است که با همکاری بخش خصوصی در خانه تاریخی ملا عبدالله تونی، واقع در بافت تاریخی شهرستان بشرویه (محله میانده) ایجاد و راه‌اندازی شده است. این بنا که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، دارای بیش از ۲ هزار شی تاریخی است.

موزه خصوصی بشرویه

عکس از: هادی اسدی

تاریخچه

این بنا با معماری اصیل خانه‌های چهار ایوانی صفویه، زادگاه یکی از علمای بزرگ ایران در همین دوره به نام ملا عبدالله تونی بشروی بوده که اجدادشان از اصفهان به بشرویه نقل مکان کرده‌ بودند. ملا عبدالله تونی در این شهر دروس مقدماتی خود را خوانده و سپس به اصفهان بازگشته است. وی در مسیر رفتن به کربلا، در کرمانشاه فوت کرده و در همان جا نیز دفن شده است.

موزه خصوصی بشرویه

عکس از: هادی اسدی

معماری

با توجه به گفته‌ افراد محلی، بنای موزه خصوصی بشرویه حدود ۴۰۰ سال قدمت دارد و با توجه به تزئینات معماری آن، تقریبا همزمان با بنای مسجد میانده ساخته شده است. ورودی این بنا در انتهای کوچه بن‌بستی قرار دارد که بازدیدکنندگان پس از ورود به بنا، داخل دالانی طولانی قرار می‌گیرند و با چرخشی ۴۵ درجه‌، از گوشه جنوب شرقی به داخل منزل راه پیدا می‌کنند. 

ایوان زمستانی

این ایوان که در ضلع شمالی بنا قرار گرفته، برای استفاده در فصل زمستان طراحی شده و در فصول سرد سال، بسیار آفتابگیر است. سقف آن دارای رسمی بندی‌های گچی بسیار زیبا بوده و در ایوان این مکان، ظروف سفالی و چینی متعلق به دوره‌ صفوی و قاجاری نگهداری می‌شود.

ایوان تابستانی

این ایوان که در ضلع جنوبی بنا قرار گرفته، علاوه بر آن که به طرف جریان باد غالب شهر طراحی شده، اجازه ورود آفتاب به درون بنا را نیز نمی‌دهد و به همین دلیل، در فصول گرم سال دارای هوایی خنک است. اکنون ایوان تابستانی جایگاهی برای نگهداری لوازم ریسندگی و بافندگی است.

انباری یا خانه کندو

در این اتاق کندوی بزرگی نصب شده که جهت ذخیره‌سازی گندم مورد استفاده قرار می‌گرفته است. اکنون در این اتاق علاوه بر کندو، خمره‌های سفالی، ظروف مختلف استحمام و انواع ترازوها به نمایش گذاشته شده است.


او ى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.

در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.

البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها .

تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.

خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و . بود. آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند. در این هنگام چشم سر کرده باند به شى ء درخشنده و سفیدى افتاد، گمان کرد گوهر شب چراغ است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد نمک است!

بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند. خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟ چه حادثه اى اتفاق افتاد؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت : افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود مال و دارایى پادشاه را برد، از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و .

آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد دست خالى به خانه هاشان باز گشتند. صبح که شد و چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رسانیدند، دیدند سر جایشان نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته ها مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و .

بالاخره خبر به گوش سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت : عجب ! این چگونه ى است ؟ براى ى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است ؟ آخر مگر مى شود؟ چرا؟. ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم .

در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم.

این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده ها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت : سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید. آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده ؟ گفت : آرى.

سلطان پرسید: چرا آمدى ى و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟
گفت : چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت .

سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى او شد که گفت : حیف است جاى انسان نمک شناسى مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى، و حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد.

آرى او یعقوب لیث صفاری بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود سلسله صفاریان را تاسیس نمود. یعقوب لیث صفاری سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاه‌آباد واقع در 10 کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. گفتنی است در کنار این آرامگاه بازمانده‌های شهر گندی شاپور نیز دیده می‌شود.


یکی از جوانترین افرادی است که در شرکتی به بزرگی و عظمت گوگل توانسته به سمت های مدیریتی بالا از جمله مدیر عاملی یوتیوب دست یابد.

سالار کمانگر جوان که پس چاد هورلی مدیرعامل یوتیوب شد، متولد ۱۳۵۵ خورشیدی در تهران و یک ایرانی تبار موفق در میان نام های بزرگ دنیای فناوری می باشد.

تحصیلات سالار کمانگر جوان هیچ ربطی به شغل فعلی اش ندارد. سالار کمانگر فارغ التحصیل رشته بیولوژِژی از دانشگاه استمفورد است، اما حالا در دنیای پرطرفدار فناوری می درخشد.

سالار کمانگر مدیر عامل گوگل

سالار کمانگر ۲۲ ساله بود که به گوگل راه یافت و از جمله کارمندان قدیمی این شرکت بزرگ به شمار می رود. سالار کمانگر ۷ سال بعد و در حالی که هنوز به ۳۰ سالگی نرسیده بود به یکی از کلیدی ترین و مهم ترین کارمندان گوگل تبدیل شد.

سالار کمانگر در سال ۱۹۹۸ و پس از پایان تحصیلاتش به گوگل پیوست ولی پله های ترقی را به ترتیب و نه یک شبه، پیمود.

یکی از بزرگ ترین و شناخته شده ترین موفقیت های این ایرانی تبار ابداع سیستم تبلیغات گوگل یا Google AdWords می باشد که باعث درآمدزایی بسیار زیادی برای گوگلی ها شده است. ضمن اینکه به پیشرفت و درخشش سالار کمانگر هم کمک شایانی کرده است.

نهمین کارمند گوگل، سابق بر این در رأس هرم بزرگ ترین سایت به اشتراک گذاری فیلم در دنیا یعنی همان یوتیوب قرار داشت که گوگل آن را درسال ۲۰۰۶ میلادی و به قیمت ۱/۶۵ میلیارد دلار خریداری کرد.

سالار کمانگر ۴۰ ساله، پیش تر معاون بخش برنامه های تحت وب گوگل نظیر بلاگر، پیکاسا، جیمیل، اورکات، تقویم گوگل و … بوده است.

سالار کمانگر اولین طرح تجاری شرکت گوگل را ارائه کرده و مسئولیت فعالیت های مالی و قانونی گوگل را از ابتدا به عهده داشته است.

salar-kamangar-dive-media

سالار کمانگر اکنون به عنوان یکی از معاونان ارشد شرکت هولدینگ آلفابت (صاحب گوگل) مشغول به کار است.

سالار کمانگر این مدیر جوان در مصاحبه ای که چند سال پیش با مجله معروف businessweek انجام داد در این باره که چگونه بعد از گرفتن مدرک در رشته ی بیولوژژی و درس خواندن در حوزه ی پزشکی سر از  فناوری اطلاعات درآورد، حرف های جالبی می زند:

اوایل که به مدرسه می رفتم، بسیار مشتاقانه خیال پزشک شدن را در سر می پروراندم؛ تا اینکه زمانی را به تماشای طبابت پزشکان اختصاص دادم. از آن به بعد بسیار مشتاق شدم که دانشمند شوم. ولی هر چه می گذشت بیشتر متوجه می شدم که این کار هیجان آور نیست. بعدها وقتی دو هفته به صورت پاره وقت در گوگل مشغول شدم، فهمیدم کارهایی که در گوگل درگیرشان می شوم،  به من انرژی می دهند. درسی که من آموختم این بود که تنها تصور و خیالی که از یک کار داریم کافی نیست و باید مطمئن شویم که یک حرفه به صورت روزانه، هیجان و انگیزه ی لازم را فراهم می کند.”

سالار کمانگر، بودن در اتاقی که در آن گروهی از افراد خلاق هستند و اختیار این را دارد که با آن ها موافق یا مخالف باشد و نیز درباره ی بهتر کردن محصولات یا وضعیت داد و ستد صحبت کند، قسمت مورد علاقه ی کارش به حساب می آورد.

حرف های سالار کمانگر برای کسانی که می خواهند سالار کمانگر دیگری بشوند هم شنیدنی است:

ذهن مان را مشغول بدست آوردن یک شغل و کار عالی نکنیم. به سمت شغلی برویم که علاقه داریم و به آن جذب شویم و بعد از مدتی در آن شغل پیشرفت کرده و به مقام های بالای آن برسیم.

سالار کمانگر مدتی قبل در نشستی درباره ی آینده ی یوتیوب و برنامه هایی که برای این سایت به اشتراک گذاری ویدئو با همکارانش دارد، به نکات جالب و حتی حیرت انگیزی اشاره کرد و درباره ی افزایش بعدها با همکاری بیننده نظر داد.

سالار کمانگر صحبت از بعد چهارم، پنجم و ششم کرد. سالار کمانگر با بیان مثالی از یک بیننده که مشغول تماشای مسابقه ای به صورت سه بعدی است توضیح داد که منظور از این بعدهای اضافه چیست. وقتی بیننده امکان انتخاب دوربین را در هر لحظه دارد بعد چهارم مطرح است. بعد پنجم به معنای ارتباط لحظه ای با دیگرانی است که در حال تماشای مسابقه اند (حتی اگر در استادیوم و از نزدیک در حال تماشای مسابقه هستند) و منظور او از بعد ششم نیز برخورداری از توان تعییر نتیجه مسابقه با حضور مجازی در صحنه است (همانطور که حاضرین در استادیوم امکان اثرگذاری غیر مستقیم در نتیجه را دارند).

سالار کمانگر در ویدئوی در یوتیوب خبر تعطیل شدن یوتیوب را اعلام کرده بود که خیلی زود مشخص شد دروغ اول آوریل یا همان دروغ سیزده خودمان است.

عکس سالار کمانگر

dbpix-google-sunvalley-tmagarticle

Salar Kamanger, YouTube

salar_david-sm_

مسئولیت و مقام های سالار کمانگر:

  • معاون برنامه های تحت وب گوگل از جمله جی میل ، تقویم ، اورکات ، بلاگر ، پیکاسا و
  • مدیر شرکت گوگل
  • مدیرعامل YouTube
  • مدیر پروژه
  • معاون ارشد شرکت هولدینگ آلفابت

روزی دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد. او یک آکواریوم ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه‌اى در وسط آکواریوم آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد.

در یک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود. 

ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى دیگرى نمى‌داد. 

او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد ولى هر بار با دیوار نامرئی که وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان دیوار شیشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد… 

پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و یورش به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى کوچک، امرى محال و غیر ممکن است! 

در پایان، دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت ولى دیگر هیچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌سوى آکواریوم نیز نرفت !!! 

میدانید چـــــرا ؟ 

دیوار شیشه‌اى دیگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش دیوارى ساخته بود که از دیوار واقعى سخت‌تر و بلند‌تر مى‌نمود و آن دیوار، دیوار بلند باور خود بود ! باوری از جنس محدودیت ! باوری به وجود دیواری بلند و غیر قابل عبور ! باوری از ناتوانی خویش

 

 


    تبلیغات

    محل تبلیغات شما
    محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

    آخرین وبلاگ ها

    آخرین جستجو ها

    wirpockars کلبه ی شطرنجی مشاوره دیجیتال مارکتینگ | برند سازی در حوزه سلامت Melissa منطق السیر jadidtarinha-ir Melissa visapassport اولين خبر